نشست تحلیل جامعه شناختی مدیریت بدن در دستگاه نظری آرلی راسل هکشایلد و نسبت آن با سبک زندگی ایرانی- اسلامی
سخنران: دکتر بی تا مدنی، پژوهشگر حوزه زنان، جنسیت و خانواده، مدیر گروه جامعه شناسی ورزش انجمن جامعه شناسی ایران
مدیریت نشست: دکتر آزیتا پور طرق، ریاست پردیس فاطمه الزهرا (س) - دانشگاه فرهنگیان استان هرمزگان
زمان و مکان: صبح دوشنبه 4/9/1398 پردیس خواهران دانشگاه فرهنگیان بندر عباس- عصر سه شنبه 5/9/1398 پردیس برادران دانشگاه فرهنگیان بندر عباس
آغاز سخن، مروری بر ادبیات دینی پیرامون تربیت جنسی، جنسیتی و اهمیت نهاد خانواده و نقش ها و تکالیف اعضای آن وفق آموزه های دین مبین اسلام از دو نگاه زیستی و اجتماعی بود. بی تا مدنی نکاتی از سند تحول بنیادین برگرفته از ساحتهای شش گانه سند تحول را که برای تحقق درجاتی از حیات طیبه برای دانش آموزان و خانواده هایشان در نظام آموزش و پرورش کشور مد نظر است نیز بیان کرد. سپس ارتباط کلیدواژه های سند تحول با حوزه های روزآمد و مطرحی از جامعه شناسی چون جنسیت، بدن و خانواده واکاوی و شرح داده شد.
دکتر مدنی ابتدا مبانی نظری جامعه شناسی بدن را تا بدانجا مطرح کرد که ضمن پرداختن به مفاهیمی چون جنس و جنسیت، دیالکتیک این دو، نقش ها و تکالیف جنسیتی در خانواده، شمه ای از پارادایم های ساختی- کارکردی انسجام گرا، تضادگرا، و تفسیری را، با تأکید بر پاردایم تفسیری به عنوان راهبردی کارآمد برای حل و فصل مسائل اجتماعی اینجایی و اکنونی خانواده می توان به حساب آورد. او همچنین ساحتهای جنسیتی شده خانواده را برشمرده و جنسیت به مثابه قدرت، جنسیت به مثابه کجروی و انحراف، اشکال کنونی خانواده ایرانی، گونه شناسی خشونت خانگی، مفهوم سقف شیشه ای، لزوم بازتعریف مفاهیمی چون ناموس و عفاف، پدیده شکاف نسلی، نقد سیاستگذاری های جنسی و جنسیتی درباره باروری و تنظیم خانواده، زنانه شدن فقر و زنانه شدن تنهایی را در خانواده تحلیل کرد.
این پژوهشگر زنان و خانواده، کار خانگی زن را به مثابه کاری عاطفی، وفق دستگاه نظری آرلی راسل هکشایلد جامعه شناس تفسیری، شرح و بسط داد. بر این اساس خدمات خانگی زن در چارچوب خانواده نه تنها ماهیتی عاطفی دارد، بلکه در سیالیت مفهوم "هویت جنسیتی" در گذار به اشکال نوینی از خانواده ایرانی، کمیاب و نایاب شده است. مراقبت و توجه به کودک و سالمند، پرستاری و تیمارخواری، رفت و روب، آشپزی، زایمان و مادری، بارداری و تنظیم خانواده، زناشویی، مناسبات خویشاوندی و حفاظت از شأن، آبروی خانواده، مدیریت اقتصادی در شرایط دشوار کنونی و ... همه و همه نمودهایی از کار عاطفی است که در فهم پاتریارک مسلط بر تصمیم سازی های کلان و ارزش گذاری های فرهنگی، اساسا سرمایه ای به شمار نمی رود که دارای ارزش افزوده باشد. از سوی دیگر با افزایش تعداد نقشها و وظایف زن در خانواده، چگالی مدیریت عاطفی نیز افزایش می یابد و زن که دائما زیر فشار مداوم نقشهایی است که باید ایفا کند، در نهایت به بیگانگی، تنهایی و انزوا می رسد.
مدیر گروه جامعه شناسی ورزش انجمن جامعه شناسی ایران با معرفی آرلی راسل هکشایلد به عنوان جامعه شناس تفسیری در مکتب بلومری، نکات معرفت شناختی و روش شناختی هکشایلد را شرح داد. او همچنین به شرح نظریه کار عاطفی، جابجایی قلب و زنجیره جهانی امپریالیسم عاطفی پرداخت که از زن مهاجر و جویای کار در داخل کشور گرفته تا زن مهاجر از جهان سوم به جهان اول در موقعیت کار را حلقه به حلقه اسیر زنجیر استعمار کرده است. به بیان مدنی، از نگاه هکشایلد، دامان زن لابلای چرخ دنده های ماشین سرمایه داری گیر کرده و دمادم کشیده می شود. در نهایت زن را گریزی نیست مگر از دست رفتن دامان، این نماد زنانه گی در چرخش بی مهابای این چرخه، یا دوری جستن و ایستادن به فاصله ای مشخص از این چرخه یا به عبارت دیگرخانه نشینی و دور افتادن از شرایط کار.
پایان بخش هر دو نشست در پردیس خواهران و برادران، پرسش و پاسخ دانشجویان با سخنران مدعو و پیشنهادهایی برای پژوهش بیشتر علاقه مندان در حوزه جامعه شناسی تفسیری و جامعه شناسی زنان و خانواده بود.